این داستانه روشنیدیدکه دختره کوربوده پسره چشماشومیده به دختره من کلی روش فکرکردم خوب پسره یه چشمشومیدادتاهردوشون بتونندببینند جدی چراقبلش ازمن نپرسیدندمن این همه هوش واستعدادوکجاجابدم نظرتون؟
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, | 11:19 | نویسنده : حالایه چیزی هست | نظر بدهید
.: Weblog Themes By Pichak :.